نام کتاب: غیب نما
نویسنده: محمد رضا عابدى شاهرودى
انتشارات: سبحان
در کافىشاپ بلوط نشسته بودم. بوىِ داغِ قهوه، دودِ سیگار و دختر و پسرهایى که با هم به اینجا آمده بودند تا درباره ادبیات، سینما و البته دوست داشتن صحبت کنند. کتابى که در دست داشتم را باز کردم. مىخواستم تا فرصتى که دارم، بخشى از آن را خوانده باشم.
غیب نما با عنوان فرعى طلوع عقل کلى در هستى ممکن، مجموعهاى از ده شبه داستان کوتاه در مورد زندگانى امام زمان است که از پیش از تولد آن حضرت آغاز مىشود و به دوران غیب کبراى ایشان مىانجامد. اما توجه داشته باشد که این صرفاً فرض اولیه من است. همانطور که گفتم، شما احادیثِ مربوط به تولد و نحوه زندگى و غیبت و یارانِ ایشان را نمىخوانید. شما یک دوره از زندگىِ آن حضرت را به گونه شبهِ داستان مىخوانید.
خُب، کاپوچینوى من را آوردند و مجبور مىشوم کتاب را روى میز بگذارم، زیرا مزه کاپوچینو در این است که آن را داغِ داغ نوشید.
تذکر: لازم به ذکر است که من در اینجا صرفاً گزیدهاى از مقدمه کتاب را آوردهام.