آبی تیره

یادداشتها و اندیشه های محمد رضا عابدی شاهرودی / کانون گفتگوی آبی تیره

آبی تیره

یادداشتها و اندیشه های محمد رضا عابدی شاهرودی / کانون گفتگوی آبی تیره

در محفل شیاطین

نام کتاب: آیه‏هاى مسخ

 نویسنده: محمد رضا عابدى

 انتشارات: تحسین

  

 مى‏توانید تصوّر کنید که به یک میهمانى دعوت شده‏اید که دور تا دورِتان را شیاطین گرفته باشند؟ شیطان بزرگ در بالاى میز و دور تا دورش را شیاطین مقرب گرفته‏اند و شما نیز در پائین‏ترین قسمت، روبروى شیطان بزرگ نشسته‏اید و به او نگاه مى‏کنید. اینکه شما را دعوت به نوشیدن و خوردن مى‏کند. فقط تصوّرش کافى نیست، چنین اتفاقى مى‏افتد. 

 

  این یک میهمانى کاملاً خصوصى است. هر کسى دعوت نامه‏اش را دریافت نمى‏کند. باید شخصِ خاصى باشید که شما را به آنجا فرا خوانند که البته مطمئناً فرا مى‏خوانند. همین که این نوشته را مى‏خوانید، به این معناست که به آنجا دعوت شده‏اید.   

 

  مى‏توانید تصوّر کنید که امکان دارد در آن میهمانى با چه رویدادها و ماجراهائى روبرو شوید؟ حتى فکرش هم آدمى را وسوسه مى‏کند، چه برسد به دیدنش، به تجربه کردنش. چقدر باشکوه است، زمانى که حس مى‏کنید در محفلِ شیاطین، جهنم را روبرویتان مى‏بینید. اما بهتر است پیش از آنکه به آنجا بروید، بدانید که دیگر هرگز نمى‏توانید از آن میهمانى بیرون آئید. براى همیشه در آنجا خواهید ماند. 

 

  شیطان را مى‏بینید که جامَش را در دست مى‏گیرد و در حالى که همه شیاطین مقرب نگاه به او دارند، به شما اشاره مى‏کند و مى‏گوید: 

 

  خواب بر پنج جهان استوار مى‏گردد. چهار جهان حقیقى که بر تک جهانى دروغین بنا مى‏شود. و اینچنین ملیکاس بر نفسهاى خوابیده مى‏خواند با نجوائى پنهانى تا به سوداى خیالى حقیقى، قدم در راهى دروغین نهند. پس نجوا از جانب شیطان است که دلهاى غمدیده را محزون سازد تا به چیزى پناه نبرند به جز جهانهاى دروغین. بنگر چگونه بر نفسى خوابیده مى‏خواند آنچه را که برایش خوانده‏اند. مى‏خواند و مى‏خواند و مى‏خواند از آیه‏هاى مسخ. 

 

  چقدر زیباست!