نام کتاب: کتاب شیطان
نویسنده: محمد رضا عابدی
انتشارات: اندیشه امروز
زندگى همچون توقف کوتاهی در کافىشاپ بلوط است، هنگامى که نم نم بارانِ بهارى، بر پنجرهها مىخورد. البته قبول دارم که این فضا شاید هیچ ارتباطى با شیطان نداشته باشد، ولى کسى چه مىداند. بد نیست در کافىشاپ بلوط، فنجان قهوهاى نیز با شیطان بیاشامید، شاید او را بشناسید، شاید خودتان را.
کتاب شیطان / فصل 1 / فرامین
به کادیوس اهریمن دروغ در دوزخ فالکان. مىدانم دیر زمانى است که آتش خود را افروختهاى و چه سهمگین است آتشى که تو مىافروزى. آتشى که از دروغ و کذب آکنده است. بر توست که بر آدمیان فرود آئى در حالى که دروغ و حقیقت را با هم مىآمیزى. بدان که آنان بر دو دستهاند: دستهاى که برایشان پذیرفتن دروغى آسانتر است که با حقیقتى ساده یا بدیهى آمیخته باشد و دستهاى دیگر که برایشان فرقى نمىکند. هر دروغى را حقیقى مىپندارند. بنابراین نیروى خود را صرفاً بر دسته اول بگذار و دسته دوم را به حال خود رها کن. آنان چه بخواهند، چه نخواهند در دام تو اسیرند. براى ابد.
به آناتوس اهریمن مرگ در دوزخ هلگرا. اهریمنى که حتى سایر اهریمنان نیز از یاد نام او چشمها را بسته و بر خود مىلرزند. بر توست که سوى زمین و آدمیان روان شوى براى نابودى و مرگ. پس ارابههاى خود را بر زن و مرد و پیر و جوان آنان بران تا زیر چرخهاى آتشین تو، طعم تلخ نابودى را حس کنند. بر توست که آبى آتشین بر سر آنان ریزى، چشمهایشان را فرو بندى و بند از بندشان جدا سازى. دروازههاى هلگرا را به روى فرزندان آدم بگشا تا آن زمان که بر من سجده کنند و کسى جز من را نپرستند.
به تیاتوس اهریمن حرص و طمع در دوزخ ساگها. بدان که فرزندان آدم بسى ضعیف و ناتوانند. پس تمام وسوسههاى خود را به کار گیر و بدان که وسوسه مدام ولى پنهانى از وسوسه آنى ولى آشکار کارسازتر است. آن وسوسهاى در آنان کارگر مىافتد که گوئى خودشان، خود را مخاطب قرار مىدهند. پس با آنان آن طور به گفتگو بنشین که خودشان گفتگو مىکنند و بدان که حرص و طمع مردابى است که اگر کسى در آن غوطهور شود دیگر راه رهائى نمىیابد.
به سادیوس اهریمن هزار چهره در دوزخ کالُن. فرود آ با خشمى عظیم که زمین و آسمان نام تو را فریاد مىزنند. براى مردان آنان به صورت زن، و براى زنان آنان به صورت مرد ظاهر شو تا هر دم بتوانى آنان را به گناه و نیستى دعوت کنى. پس در مال و زن و فرزند آنان شریک باش و بدان که هیچ زن و مردى به هم نمىنگرند مگر آنکه تو چشمهایشان را هدف پیکان خود قرار دادهاى و هیچ مرد و زنى به خلوت هم نمىروند مگر آنکه تو نفر سوم آنان باشى. پس هیچگاه آنان را رها نکن. در بیدارى و خواب بر آنان بتاز. در بیدارى و خواب. در بیدارى و خواب. در بیدارى و خواب.
به ملیکاس اهریمن خوابهاى آشفته در دوزخ ماتوزا. دروازههاى شب به سوى ماتوزا بسته مىشوند. و شبهنگام زمانى است که ماتوزا شعلههاى خود را به سوى جهانیان روانه مىسازد. همیشه بد، همیشه شب. فرمانى است که دروازهها را مىگشاید. پس همنوا با اهریمنان هبوط کرده بخوان تا آن هنگام که شب همه جا را فرا گیرد و تاریکى حکمفرما شود.
به فالاس اهریمن ترس در دوزخ دان گان. ترس و تاریکى. زمانى که ترس به همخوابگى تاریکى مىرود زمانى است که تو بستر شب را مىشکافى. بدان که ترس یکى از عواملى است که آدمى را مجبور به هر کارى مىکند. ترس از آنچه مىداند، ترس از آنچه نمىداند، ترس از آنچه گذشته است و ترس از آنچه خواهد آمد. پس ترس عاملى است که تو ایجاد مىکنى. ترس و وحشت از آنچه در کمین است و انتظار مىکشد.
به گالوس اهریمن اهریمنان در دوزخ آنتین. اگر اهریمنان دیگر اهریمنانى هستند که آدمیان خواستار دیدن آنان نیستند، تو اهریمنى هستى که دیگر اهریمنان هرگز خواستار دیدن او نیستند زیرا که تو پیامآور نابودى آنانى. تو را بر سایر اهریمنان مىگمارم تا لحظهاى از فرامین من غفلت نکنند. پس بر توست که وظایفشان را یاد آور شوى و هر آئینه اگر کسى از ایشان در کار خود غفلت ورزید یا کوتاهى کرد او را به آنتین روانه سازى. آنتین هفتاد چاه عمیق دارد که تا به حال کسى به انتهاى آن نرسیده است بلکه هفصد چاه عمیق یا شاید هفت هزار چاه عمیق. شماره صحیح آن را کسى نمىداند. آن چاهها را پر از اهریمنانى کن که فرامین من را نادیده مىگیرند و در کار خود سهلانگارى دارند.
تذکر: لازم به ذکر است که من در اینجا صرفاً گزیدهاى از فصلِ اول کتاب شیطان را آوردهام، زیرا باران بند آمده و هنگام رفتن فرا رسیده است